English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8254 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
protocol U صورت جلسه کنفرانس
protocol U ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol U سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol U پیش نویس سند
protocol U پیش نویس معاهده
protocol U خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol U اداب ورسوم
protocol U مقاوله نامه نوشتن
protocol U پروتکل
protocol U قرارداد
protocol U تشریفات
protocol U صورت جلسه ازمایش
protocol U پیوند نامه
protocol U مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocol U استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
communications protocol U پروتکل ارتباطات
communications protocol U پروتکل مخابراتی
communication protocol U پروتکل ارتباطی
chief of protocol U رئیس تشریفات
protocol of signature U protocol
the rules of protocol U قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
final protocol U مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
additional protocol U مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
Protocol must be observed. U تشریفات باید رعایت شود
Microcom Networking Protocol U سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
Apple filing protocol U روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
character oriented protocol U پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
file transfer protocol U پروتکل انتقال فایل
Chief of protocol. Master of ceremonies. U رئیس تشریفات
secure encryption payment protocol U سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
secure hypertext transfer protocol U گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
simple U بی تکلف
simple mean U میانگین حسابی
simple mean U میانگین ساده
simple U که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple U نادان ساده کردن
simple U ناازموده
simple U خام
simple U ساده دل
simple U بسیط
simple U ساده
simple U اسان
simple U وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple wing U طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple equation U معادله خطی
simple distillation U تقطیر ساده
simple correlation U همبستگی ساده
simple minded U ساده دل
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
simple support U تکیه گاه ساده
simple leaves U برگهایتازه
simple contract U قرارداد شفاهی
simple compression U فشار ساده
simple eye U چشم ساده
simple fraction U کسر ساده
simple arc U لامپ قوسی ساده
simple attack U حمله ساده
simple beam U تیر ساده
simple average U میانگین ساده
simple truss U خرپای ساده
simple motion U حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple beam U تیره ساده
simple magnet U مغناطیس ساده
simple minded U ساده لوح
simple bending U خمش ساده
simple majority U اکثریتنسبی
simple interest U سود پول بر اساس سال 063 روزه
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple shear U برش ساده
simple-hearted <adj.> U ساده دل
simple schizophrenia U اسکیزوفرنی ساده
fee simple U میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
fee simple U حق الزحمه متعارف
simple regression U رگرسیون ساده دو متغیره
fee simple U حق تملک دائم
simple-minded U ساده لوح
simple parry U دفاع ساده
simple shear U دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple stress U تنش ساده
simple interest U سود ساده
simple strain U تغییر طول نسبی ساده
simple hearted U ساده دل
simple hearted U بی تزویر
simple premission U اذن محض
simple circuit U مدار توان
simple oscillator U نوسانگر ساده
simple structure U ساخت ساده
simple periodic current U جریان دورهای ساده
simple cubic lattice U شبکه مکعبی ساده
simple content debt U دین ناشی از قرارداد شفاهی
simple harmonic motion U حرکت نوسانی ساده
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. U موضوع اینقدرها هم ساده نیست
tenant in fee simple U متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
This is treason, pure and simple. U خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
The dilemma has no simple answers. U این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
simple axis of symmetry U محور ساده تقارن
simple leg ride U شگک خراب کردن حریف
simple randon sampling U نمونه گیری تصادفی ساده
simple harmonic motion U حرکت هماهنگ ساده
simple list text chart U جدول نوشتاری با لیست ساده
management U اداره
management U برنامه ریزی
management U سازماندهی
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U حیله
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U حل و عقد
management U ترتیب
management U مدیریت
management U ship leader
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U هدایت یا سازماندهی
management U مدیران کارفرمایی
management U سرپرستی
monopoly management U مدیریت انحصاری
management expenses U مخارج اداری
management expenses U مخارج مدیریت
operational management U مدیریت عملیاتی
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
ownership and management U مالکیت و مدیریت
management graphics U مدیریت گرافیک
memory management U مدیریت حافظه
management report U گزارش مدیریت
management science U علم مدیریت
management system U سیستم مدیریت
management system U سیستم اداره
materials management U مدیریت مواد
materiel management U مدیریت اقلام
materiel management U مدیریت اماد
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
watershed management U ابخیزداری
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management U انجیرداری
task management U مدیریت وفیفه
task management U مدیریت کار
management group U ائتلاف چند شرکت
resource management U مدیریت منبع
production management U مدیریت تولید
record management U مدیریت مدارک
record management U مدیریت رکوردها
wildlife management U مدیریت حیات وحش
scientific management U مدیریت علمی
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
management group U ائتلاف تجاری
supply management U مدیریت عرضه
industrial management U مدیریت صنعتی
financial management U مدیریت مالی
data management U مدیریت داده ها
job management U مدیریت برنامه
game management U شکاربانی
inventory management U مدیریت موجودی
demand management U مدیریت تقاضا
configuration management U مدیریت پیکربندی
concurrency management U مدیریت همزمانی
file management U مدیریت فایل
game management U شکارداری
career management U مدیریت مشاغل
database management U مدیریت پایگاه داده ها
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
facilities management U مدیریت امکانات
file management U مدیریت پرونده ها
file management U مدیریت پرونده
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
spatial data management U مدیریت داده فضایی
project management program U برنامه مدیریت پروژه
project management system U سیستم مدیریت پروژه
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
file management program U برنامه مدیریت فایل
data base management U مدیریت پایگاه داده
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
top level management U مدیریت سطح بالا
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
lower level management U مدیریت سطح پایین
middle level management U مدیریت سطح متوسط
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network U شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network U شبکه سیم کشی
network U شبکه توری
Recent search history Forum search
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1منظور از projections در این جمله چیست؟
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
0question processing transaction protocol
03. Does the management team “put themselves in your shoes”?
03.Does the management team “put themselves in your shoes”?
0bteimoor@yahoo.com لطفا این پاراگراف رو برام ترجمه کنین
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com